از سری روزهای امتحانی که گذشت یکیش همراه با گریه خنده داشت :دی !میگی چطور ؟! ما با همه ی بچه های کلاس هماهنگ کردیم باهم امتحان بدیم ! هیچی همه باهم افتادیم هرجوریم حساب کردیم دیدیم به ده هم نمیرسیم .
*امروز قرارِ ی سرو سامونی به کارای عقب افتادم بدم ، یکم بیشتر به خودم برسم و کلی کتاب بخونم .
*بیشتر از همه دلم زبانم رو خواست .
*دلم ی کیک خیس +ی چای داغ +ساحلی +ی دوست
ترکیب خوبی بود دیگه !
درباره این سایت